• 1396/10/14 - 12:05
  • 66
  • زمان مطالعه : 3 دقیقه

برقراری ارتباط سازنده

از دوران نوجوانی ارتباط با دوستان معنای دیگری پیدا می کند. در دوران کودکی دوستی ها بیشتر گذرا هستند و کودک خیلی زود دوباره به سوی خانواده که مرجع کودک محسوب می شود، بر می گردد. با این حال، نوجوانی دوران گذر به بزرگسالی و ورود به جامعه است. دوستی ها در این زمان عمیق تر میشوند و نوجوان از هر فرصت برای دیدن دوستان و بودن با آنها استفاده می کند. به ویژه وقتی در خانواده با مشکل مواجه می شود به این گروه پناه می برد و روابطش را با آنها گسترده تر می کند.

از دوران نوجوانی ارتباط با دوستان معنای دیگری پیدا می کند. در دوران کودکی دوستی ها بیشتر گذرا هستند و کودک خیلی زود دوباره به سوی خانواده که مرجع کودک محسوب می شود، بر می گردد. با این حال، نوجوانی دوران گذر به بزرگسالی و ورود به جامعه است. دوستی ها در این زمان عمیق تر میشوند و نوجوان از هر فرصت برای دیدن دوستان و بودن با آنها استفاده می کند. به ویژه وقتی در خانواده با مشکل مواجه می شود به این گروه پناه می برد و روابطش را با آنها گسترده تر می کند.
علایقش را با آنها میزان می کند و برای یافتن اهداف زندگی از آنها الگو می گیرد. در واقع دوستان برای نوجوان اولویت نخست زندگی است و سایر جنبه ها پس از آن قرار می گیرند.
گذر از نوجوانی به سوی جوانی باعث می شود که دوستان به جای آن که هدف گذران زندگی باشند تنها نقش یک وسیله را داشته و فرد از روابط اجتماعی برای رسیدن به اهداف عالی شخصی که در جهت معنویت و ارزش های اجتماعی هم هست استفاده کند. مسئولیت پذیری و تعهد دو ویژگی اصلی دوران جوانی است که باعث می شود بتواند خانواده و شغل خود را حفظ کند.
بنابراین، انتظار داریم که جوان پس از ازدواج بتواند روابط خود را با دوستان دوران تجرد در حد قابل توجهی کم کرده و تنها تا حدودی با دوستان متأهلش ارتباط برقرار کند. دلیل تغییر الگوی دوستی از مجرد به متأهل این است که افراد مجرد به دلیل نداشتن تعهدات خانوادگی میتوانند به تنهایی برای زندگیشان تصمیم گیری کنند. اما زن یا مرد متأهل نیازمند یک تصمیم گیری توافقی است. شاید این در وهله اول به منزله نوعی محدودیت تلقی شود. ولی باید در نظر داشت که ازدواج در کنار محدودیت هایی که ایجاد می کند نیازهای دیگری را برآورده می کند که انسان نمی تواند از آنها چشم پوشی کند. همچنین موضوعاتی که برای افراد مجرد مهم است برای یک فرد متأهل یا مهم نیست یا در اولویت های بعدی او قرار دارد و طبیعی خواهد بود که پس از ازدواج دوستی های پیشین دیگر گیرایی پیشین خود را نداشته باشند.
برای ارتباط با دوستان متأهل نیز نباید زیاده روی کرد. هر کس باید برای خود برنامه ای روزانه و برنامه های هفتگی و ماهانه داشته باشد و بداند که در هر روز، هر هفته و ماه به هر برنامه چقدر باید برسد. یک دوره ماهانه با دوستان برای زن یا مرد کافی است. سایر ارتباطات دوستانه می تواند خانوادگی برنامه ریزی شود. با این حال، هیچ کس نمی تواند بگوید که زن یا شوهر اصلاً حق شرکت در هیچ بزم دوستانه را ندارد. همه مردم نیازمند گذران دقایقی با دوستان و کسب تجربه های جدید هستند. مهمترین نکته نگه داشتن اندازه این رابطه هاست. هم زن و هم مرد بهتر است زندگی شان را طوری برنامه ریزی کنند که بهترین لحظه هایشان را در کنار هم بگذرانند. باید طوری برای هم گیرا باشند که کمتر به فکر گذراندن وقت خویش با دیگران باشند. شرایط باید به گونه ای باشد که زن و مرد سرگرمی و گذران وقت خود را با دیگران به ویژه آنها که نمی شناسند، نگذرانند.
ارتباط با زن یا مرد نامحرم اگر بیش از اندازه یا خارج از چارچوب باشد زمینه را برای تصورات و در پایان، ارتباطات خارج زناشویی فراهم می کند که می تواند منجر به از هم پاشیده شدن کانون خانواده شود. به ندرت ممکن است کسی بخواهد یک رابطه نادرست را شکل دهد ولی، به تدریج روابط نادرست و مشکل آفرین خواهند شد.
بنابراین باید از شیوه هایی استفاده کرد که بتوانند مشکل را مسالمت آمیز حل کنند:
1.    یکدیگر را برای روابط دوستان تهدید نکنند.
2.    به دوستان همسرتان ناسزا نگویید و به آنها برچسب نزنید.
3.    از به کار بردن افعال امر (مثل: بکن، نکن، برو، نرو و مانند آن) اجتناب کنید.
4.    برای ارتباط همسرتان با دوستانش برنامه ای را با توافق هم فراهم کنید.
5.    از خرده گیری های پس از میهمانی تا حد امکان خودداری کنید تا او برای پرهیز از آنها به میهمانی های دوستانه بدون حضور همسران پناه نبرد.

  • گروه خبری : اخبار اختصاصی
  • کد خبر : 28592
کلمات کلیدی